علمی-اجتماعی
|
||||||||||||||||
پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 23:52 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
اختلال شخصیت نمایشی (Histrionic Personality Disorder) شخصیتهای نمایشی در روابطشان نقش بازی میکنند. ولی شخصیتهای وابسته تمایلی برای به بازی گرفتن آشکار دیگران ندارند. درمان اختلال شخصیت وابسته روان درمانی روان درمانی بیماران وابسته بخصوص با استفاده از درمانهای بینشگرا ( Insight Therapy) موفقیتهای زیادی بدنبال می آورد و با حمایت درمانگر چنین بیمارانی می توانند "استقلال و قاطعیت و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنند. اما نباید در این کار عجله کرد، چون باعث سردرگمی بیمار میشود. در کنار درمان بینشگرا استفاده از رفتار درمانی ، آموزش قاطعیت و اظهار وجود ، خانواده درمانی میتواند به موفقیت بیشتر درمان منجر شود. دارو درمانی بیماران وابسته علائم فرعی دیگری نظیر اضطراب و افسردگی را نشان میدهند که میتوان از ضداضطرابها و ضدافسردگیها برای بهبودی آنها استفاده کرد. از این داروها میتوان به ایمی پرامین (Imipramine) ، بنزدویاژپینها (Benzdoiazpins) اشاره کرد پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 23:50 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
ملاکهای تشخیص اختلال شخصیت وابسته نیاز عمیق و مفرط برای مورد قبول واقع شدن که به رفتار مطیعانه و وابسته می انجامد و ترس از جدایی که در اوایل بزرگسالی شروع میشود و برای تشخیص وجود پنج (یا بیشتر) علامت از علایم زیر ضروری است : · بدون راهنمایی و اطمینان بخشی مفرط دیگران قادر به اخذ تصمیمات روزمره نیست. · احتیاج دارد که دیگران مسولیت اکثر زمینههای مهم زندگی او را بپذیرد. · در ابراز مخالفت با دیگران به دلیل ترس از قطع حمایت و مقبولیت آنان دچار اشکال است (ترسهای واقع گرایانه از عقوبت یا تلافی منظور نمیشود.). · در شروع برنامهها و انجام کارها به تنهایی دچار اشکال است (به دلیل اعتماد به نفس در قضاوت یا توانایی تا فقدان انگیزش و انرژی). · در طلب محبت و حمایت دیگران افراط میکند. تا حدی که داوطلب انجام کارهایی میشود که ناخوشایند هستند. · وقتی تنها است به دلیل ترس مبالغه آمیز از ناتوانی برای مراقبت از خود ، احساس ناراحتی و درماندگی میکند. · وقتی یک رابطه نزدیک درهم میگسلد فورا در پی آن رابطه دیگری به عنوان منبع حمایت و مراقبت در میآید. · اشتغال ذهنی غیر واقع گرایانه با ترس از رها شدن به حال خود دارد. تشخیص افتراقی اختلال شخصیت وابسته اختلال شخصیت مرزی (Borderline Personality Disorder) در شخصیت مرزی وابستگی یکی از خصوصیات بارز است ولی این افراد روابطشان بیثبات و پرتنش است ولی شخصیتهای وابسته روابط پایداری با فرد یا افرادی که او به آنها متکی است برقرار می کند. پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 23:48 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
اختلال شخصیت وابسته (Dependent Personality Disorder) در برخورد با افراد شخصیتهای وابسته آنها را مطیع ، فروتن ، توافق پذیر ، همیشگی و خود شیرین دائمی در مییابید که به افراد دیگر اجازه میدهد در تصمیمات مهم زندگی آنها دخالت کنند، زیرا اعتماد به نفس بالایی نداشته ، قادر به اداره زندگی خود بطور مستقل نیستند. شخصیتهای وابسته در روابطشان با رفتارهای مطیعانه و خوش مشرب افراطی سعی میکنند که هیچ نتواند خواهان ترک اجتماعی آنها باشد و هرگونه تنهایی و رها شدن به حال خود ، احساسات خالی بودن و اضطراب بیش از اندازه را در آنها بوجود میآورد. روابط این بیماران محدود به کسانی است که به آنها اتکا دارد. پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 23:46 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
اختلال شخصیت وسواسی- جبری (Obsessive-Compulsive Personality Disorder) شخصیتهای وسواسی- جبری به عنوان ماشینهای زنده توصیف شدهاند. ویژگی آنها پافشاری روی انجام درست کارها ، سرسختی ، انعطاف پذیری ، کمال گرایی افراطی ، تمرکز بر روی جزئیات و بیتصمیمی و تردید است. فکر و ذهن این بیماران را مقررات ، نظم ، دقت در نظافت ، تمرکز بر روی جزئیات پر کرده است. آنها چنان در جزئیات موضوع غرق میشوند که اصل ماجرا را فراموش میکنند. آقای جوادی از دوستش آقای احمدی دعوت کرده بود که او را در بازدید از خانهای که قصد خریدش را دارد همراه کرده و با ارائه نظرش او را در انتخاب و خرید خانه کمک کند. وقتی که به ساختمان مورد نظر رسیدند آقای احمدی از همان دمدر مثل یک کارشناس عمران بررسی خانه را شروع کرد. او ابتدا دستگیره در ورودی ، سپس پلهها و بعد نردهها و بعد...را بررسی کرد. و در مقابل هیچ توجهی به حرفهای آقای جوادی که از او میخواست وقتتش را سر جزئیات کم اهمیت تلف نکند، نمیکرد. ملاکهای تشخیص اختلال شخصیت وسواسی - جبری الگوی مستمر اشتغال ذهنی به نظم و ترتیب ، کمال طلبی ، کنترل روانی و بین فردی به بهای از دست دادن انعطاف پذیری ، صراحت و کارایی که در اوایل بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای گوناگون وجود دارد برای تشخیص وجود چهار (یا بیشتر) علامت از علائم زیر ضروری است: · اشتغال ذهنی با جزئیات ، اصول ، فهرستها ، ترتیب ، سازمان یا برنامه ، به گونهای که نکته اساسی فعالیت گم میشود. · کمال طلبی به حدی که در تکمیل امور تداخل نماید (مثلا بدلیل اینکه معیارهای بسیار محدود او قابل وصول نیست قادر به تکمیل طرح نمیباشد.). · علاقهمندی مفرط به کار و کارایی به بهای کنار گذاشتن فعالیتهای تفریحی و رفت و آمد با دوستان (بدون ضرورت اقتصادی واضح). · در مورد اخلاقی و رعایت ارزشها بیش از حد جدی و وظیفه شناس ، دقیق و انعطاف ناپذیر است (بدون رابطه با همانندسازی فرهنگی یا مذهبی). · از دور انداختن اشیا فرسوده و بیارزش ، حتی اگر فاقد ارزش بوده باشند، ناتوان است. · تردید در تفویض امور یا همکاری با دیگران ، مگر اینکه آنان تسلیم مطلق روش او در انجام امور باشند. · خست در خرج پول برای خود یا دیگران ، پول از نظر آنان چیزی است که باید برای بحرانهای آینده پس انداز شود. · ابراز سرسختی و عدم انعطاف. تشخیص افتراقی اختلال شخصیت وسواسی - جبری اختلال وسواسی - جبری (Obsessive-Compulsive Disorder) اختلال وسواسی- جبری جزئی از اختلالات اضطرابی (Anxiety Disorders) بوده و در محور I کدگذاری میشود و برای تفکیک آن از اختلال شخصیت وسواسی- جبری توجه به این نکته مهم است که اعمال ، رفتار و تفکر وسواسی در اختلال شخصیت وسواسی در تمام زمینههای اجتماعی-شغلی وجود دارد ولی در اختلال وسواسی – جبری به چند جنبه اجتماعی-شغلی محدود است (مثل وسواس شستشو یا نظافت). درمان روان درمانی برخلاف سایر اختلالات شخصیت در اختلال شخصیت وسواسی- جبری فرد میداند که بیمار است و خودش برای درمان اقدام میکند. رفتار درمانی و گروه درمانی دارو درمانی همراه با روان درمانی استفاده از دارو درمانی میتواند مفید باشد. ولی در مورد اینکه چه داروهایی میتواند بهترین اثر را داشته باشد، اطلاع دقیقی در دسترس نیست. از این داروها کلونازپام (Klonopin) که یک بنزدویازیین ضد تشنج است و همچنین کلومیپرامین (Afranil) و فلیوکزتین (Prosaic) میتواند مفید واقع شود. پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 23:45 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
عوامل خانوادگی اختلال شخصیت ضد اجتماعی نظریه روانکاوی نظریه روانکاوی ، رشد وجدان (فرا خود) را به میزان رابطه محبت آمیز کودک با والدین وابسته میداند. در یک خانواده سالم چنین محبتی باعث میشود که کودک «ارزشهای والدین خود را (که بازتاب ارزشهای جامعه است) درونی سازد (قبول کند) چون دوست دارد مانند والدین خود باشد و از این میترسد که اگر بر خلاف خواستههای (ارزشهای) والدین رفتار کند از محبت آنها محروم شود. بدین ترتیب کودکی که از والدین خود محبتی دریافت نکرده، ترسی هم برای از دست دادن آنها ندارد و در نهایت وجدان (فرا خود) در آنها تشکیل نمیشود. این نظریه اگر چه منطقی بنظر میرسد، اما نتایج تحقیقات نشان دادهاند که همه کودکان محروم از محبت والدین شخصیت ضد اجتماعی نمیشوند و برخی از کودکان برخوردار از محبت والدین نیز ضد اجتماعی شدهاند. نظریه یادگیری اجتماعی برای کودک «جامعه» و بویژه «والدین» الگوهای خوبی برای «تقلید و یادگرفتن» نوع رفتار مورد قبول ارزشهای جامعه است. در بعضی از خانوادهها کودک یاد میگیرد که با«جذاب بودن ، دوست داشتنی بودن و توبه کردن» میتواند از تنبیه کار بد خود معاف شود. چنین الگویی میتواند به این یادگیری منجرشود که «نوع کردار (رفتار) مهم نیست بلکه توانایی وانمود کردن ، توبه کردن و پشیمانی» از همه مهمتر است. درمان اختلال ضد اجتماعی روان درمانی اگر شخصیتهای ضد اجتماعی از حرکت بازداشته شوند (مثل بستری کردن در بیمارستان) همچنین «گروههای خود یاری» بیشتر از زندان و بیمارستان روانی برای این افراد مفید است. نکته مهم در روان درمانی این افراد ایجاد محدودیتهای صریح قبل از شروع درمان است. دارو درمانی درمان دارویی بیشتر برای بهبود علائم اضطراب ، خشم یا افسردگی همراه با رفتار ضد اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد. اما چون این افراد اکثرا سوء مصرف الکل و مواد داشتهاند، باید در تجویز داروها احتیاط کرد. پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 23:44 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
ملاکهای تشخیص اختلال ضد اجتماعی · الگوی مستمر بیاعتنایی و زیر پا نهادن حقوق دیگران که از پانزده سالگی شروع میشود و وجود سه علامت (یا بیشتر) از علائم زیر برای تشخیص ضروری است. o ناتوانی برای سازگاری با موازین اجتماعی و قانونی که با دست زدن به اعمال تکراری زمینه ساز دستگیری ، تظاهر نماید. o فریبکاری ، که با دروغ گویی مکرر ، استفاده از نامهای غیر واقعی یا «گوش بر» برای نفع و لذت شخصی ، مشخص میشود. o رفتار تکانشی (لحظهای) و ناتوانی برای طرح ریزی پیشاپیش. o تحریک پذیری و پرخاشگری که با نزاع و حملات فیزیکی مکرر تظاهر میکند. o بیاحتیاطی نسبت به ایمنی (سلامت) خود و دیگران. o عدم احساس مسئولیت مستمر که با ناتوانی مکرر برای حفظ شغل و عدم احترام به تعهدات مالی تظاهر میکند. o فقدان احساس پشیمانی ، که با بی تفاوتی یا دلیل تراشی نسبت به آزار ، بد رفتاری یا دزدیدن مال دیگران ، تظاهر میکند. · سن فرد بالای 18 سال است. · شواهد اختلال سلوک با شروع قبل 18 سالگی وجود دارد. · وقوع رفتار ضد اجتماعی منحصرا در جریان اختلال اسکیزوفرنی یا اختلال مانی نیست. تشخیص افتراقی اختلال ضد اجتماعی اختلال سلوک اگر ملاکهایی برای تشخیص وجود داشته باشد ولی سن فرد موقع تشخیص از 15 سال پایینتر باشد تشخیص «اختلال سلوک» گذارده میشود (اختلال سلوک بر روی محور I کد گذاری میشود). رفتار غیر قانونی افراد زیادی کارهایی انجام میدهند که بر خلاف قانون یا ارزشهای اجتماع است ولی تمام آنها تشخیص ضد اجتماعی دریافت نمیکنند. با توجه به اینکه رفتار ضد اجتماعی شامل زمینههای متعدّدی از زندگی شخص دچار اختلال میشود، از رفتارهای غیر قانونی قابل تشخیص است. در زیر به علت شناسی اختلال ضد اجتماعی پرداخته میشود. عوامل زیست شناختی اختلال شخصیت ضد اجتماعی مطالعات آزمایشی نشان داده است که افراد ضد اجتماعی کوچکترین اضطرابی در مورد تنبیه شدن و ناراحتیهای آینده (نتیجه کارها) ندارند. به عنوان نمونه در یک آزمایش دو گروه آزمودنی (گروه اول: افراد سالم ، گروه دوم: افراد دچار شخصت ضد اجتماعی) در انتظار دریافت شوک الکتریکی قوی به پوستشان بودند. (قبلا دستگاههای اندازه گیری به پوست دو گروه وصل شده بودند). نتایج نشان داد افراد سالم هرچه به زمان دریافت شوک نزدیک میشدند، تنش و اضظراب بیشتری نشان میدادند و در لحظه وارد شوک ، مقاومت پوستشان بصورت ناگهانی یافت (علامت افزایش اضطراب). پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 23:41 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
انواع مختلفی از رفتارهایی که مطابق ارزشهای جامعه و قانون ارتکاب به آنها «نهی یا جرم» تلقی شده است؛ در افراد دچار شخصت ضد اجتماعی دیده میشود. «دروغ گویی ، فرار از مدرسه و خانه بصورت مکرر ، دزدی ، نزاع ، سوء مصرف الکل و مواد ، تجاوز (به همجنس یا غیرهمجنس ) ، بد رفتاری با همسر و فرزندان » فقط نمونههایی از اعمال و رفتار این بیماران است. افراد ضد اجتماعی در به بازی گرفتن دیگران مهارت دارند و به راحتی میتوانند دیگران را برای شرکت در طرحهایی که برای بدست آوردن پول و شهرت نزدیکترین راه است، راغب سازند. شاید اصطلاح «مردان گوش بر یا گول زن» بتواند ویژگیهای افراد ضد اجتماعی را در خود جمع کند.با وجود اعمال ضد اجتماعی و خلاف قانون و با اینکه اکثرا پروندههای متعددی در محاکم قضائی دارند، ولی در این افراد رفتار یا صحبتی که حاکی از پشیمانی و ناراحتی واقعی از اعمال گذشته باشد دیده نمیشود و موقعی که از زندان آزاد میشوند، فورا کارهای ضد اجتماعی خود را از سر میگیرند. گوئی این افراد فاقد وجدان هستند. نکته مهمی که شاید باعث تعجب شود این است که ظاهر افراد ضد اجتماعی راضی کننده و حتی فریب دهنده است. فریبنده از آن جهت که افراد با دیدن بیماران ضد اجتماعی در ظاهرشان نوعی قابل اعتماد بودن را احساس میکنند، ولی در پس این روکش «تنش ، خصومت ، تحریک پذیری و خشم» نهفته است. همچنین این بیماران موقع صحبت (مصاحبه) با هوش کلامی خود افراد (درمانگر) را تحت تأثیر قرار میدهند. آنها وقایع و کارهای غیر قانونی خود را (بعد از تحریف حقایق) با «آب و تاب» و شرح جزئیات هیجان انگیز بیان میکنند. افراد ضد اجتماعی با این توانایی خود با تجربهترین پزشکان را هم میتوانند فریب دهند. «نوجوانی 17 ساله پس از بازداشت شدن توسط پلیس ، حادثه منجر به بازداشت را اینگونه توضیح داد: من ماشین را دزدیدم و وقتی یک افسر پلیس جلو آمد او را زیر گرفتم و به سرعت به سمت مخالف خیابان پیچیدم. خیلی زود سرعت من به صد کیلومتر در ساعت رسید. وقتی به موانع خیابان رسیدم تصمیم گرفتم از آنها بگذرم. یک گلوله به سوی ماشین شلیک شد و به یکی از چرخها اصابت کرد و با ماشین به داخل یک گودال پیچیدم و آنها (پلیس ها) مرا دستگیر کردند. ولی ارزش داشت چه هیجانی!» پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 23:36 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
· اختلالات شخصیت اختلال نمایشی "دنیا تماما صحنه است» · زیرا آنها مانند «ستاره سینما» در روابط با اشخاص نقش بازی میکنند. در برخود با این افراد «صحبتهای پر آب و تاب و جلب توجه کننده» مکررا دیده میشود. آنها هر چیزی را مهمتر از آنچه که واقعا هست، جلوه میدهند. رفتار بیمار در هر دو جنس «اغواگرانه و نمایشی» است، بخصوص از لحاظ جنسی اهل «لاس زدن و عشوه کردن» هستند، بویژه زنان که ممکن است بصورت اغوا کنندهای «لباس بپوشند، رفتار کنند یا خود را آرایش نمایند». اما این بیماران در روابط جنسی پخته و واقعی مشکلات زیادی دارند. زنان ممکن است به ارگاسم نرسند و مردان نیز (ناتوانی جنسی) دارند. این بیماران همچنین ممکن است برای جلب توجه «ژستهای تهدید» و «خودکشیهای نمایشی» یا «بیماریهای جلب توجه کننده» را داشته باشند. روانپزشکی که در حال تهیه تاریخچه زندگی مراجعی بود: کوششهای متعدّدی کرد درباره پدر بیمار توصیفی بدست آورد. امّا با جود صمیمیت زیاد بیمار در هر بار ناموفق بود. روانپزشک در پرونده بیمار نوشت: ملاکهای تشخیص اختلال نمایشی الگوی مستمر هیجان زدگی ، توجه طلبی که در اوائل بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای گوناگون وجود دارد. برای تشخیص وجود پنج (یا بیشتر) علامت از علائم زیر ضروری است: · تعامل او با دیگران معمولا با رفتار اغوگرانه و برانگیزنده جنس مشخص است. · هیجانات را بطور سطحی و با تغییرات سریع ابراز میکند. · مستمرا از ظاهر فیزیکی خود برای جلب توجه استفاده میکند. · سبک گفتار او برداشت گرایانه و فاقد جزئیات است. · تلقینپذیر است، یعنی به آسانی تحت نفوذ دیگران و موقعیت قرار میگیرد. تشخیص افتراقی اختلال نمایشی · تشخیص شخصیت نمایشی و مرزی مشکل است. در موقعیتهای بالینی هر چند میتوان هر دو اختلال را در یک فرد تشخیص داد. ولی بهتر است متخصص آنهارا از هم تفکیک کند. · اختلال مانیک: چون بیمار تحریک پذیر و هیجان زده است و مرتبا از موقع صحبت از مطلبی به مطلب دیگر میرود (منحرف شدن از موضوع بحث) احتمال اشتباه با اختلال مانیک وجود دارد. درمان اختلال شخصیت نمایشی روان درمانی این بیماران غالبا از احساسات واقعی خود بیخبراند. بنابراین کمک به آنها در جهت بینش به احساسات درونیشان یکی فرآیندهای مهم درمان است. احتمال تعجب ، انکار یا خشم در مقابل این بینش داده شده وجود دارد. دارو درمانی داروهایی مانند ضد اضطرابها ، ضد افسردگیها و نورولپتیکها (ضد جنونها) همراه با روان درمانی میتواند مفید باشد. پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 14:27 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
· اختلال شخصیت مرزی : مرزیها اضطراب بیشتری نسبت به خود شیفتهها دارند و زندگی آنها آشفتهتر از «خود شیفتهها» است. · اختلال شخصیت ضد اجتماعی : شخصیتهای ضد اجتماعی رفتارشان تکانشی (لحظهای) است و غالبا در زندگیشان سابقه سوء مصرف الکل و مواد و درگیری با قانون دارند و بنابراین از شخصت «خود شیفته» قابل تفکیک است. · اختلال نمایشی : چون «شخصیت خود شیفته» توجهش فقط به خودش است، بنابراین ظرفیت صمیمیت و هم حسّیشان پایینتر از «شخصیت نمایشی» است. علت شناسی اختلال خود شیفته بیشترین توجه در مورد خود شیفتگی بیمارگونه بعضی افراد در نظریه روانکاوی صورت گرفته است. از نظر فروید «خود شیفتگی» مرحلهای از رشد طبیعی است که بعدا در مراحل رشد یافته تر به «عشق خارجی (دیگری)» متحول میشود و کودک قادر میشود به دیگران عشق بورزد. خود شیفتگی بیمار گونه زمانی ظاهر میشود (به عشق خارجی متحول نمیشود) که کودک اغلب بوسیله کسانی مراقبت شوند که بطور اطمینان بخشی او را دوست نداشته باشند. فروید اعتقاد داشت که اکثر افراد خود شیفته والدینی «سرد ، بیتفاوت» و در عین حال نسبت به کودک خود «پرخاشگری و کینه توزی» داشتهاند. در این وضعیت کودک برای بدست آوردن «محبت و عشق مطمئن» به درون برمیگردد تا براحساس شکننده طرد شدن (دوست نداشته شدن) غلبه کند. درمان اختلال خود شیفته روان درمانیروان درمانی اختلال شخصیت خود شیفته بی نهایت مشکل است. چون برای پیشرفت درمان این افراد باید دست از تمایلات خود شیفتگی بردارند تا بتوانند با درمانگر رابطه برقرار نمایند. و این مستلزم بینش و آگاهی بیمار نسبت به رفتار وتفکر خود است. این بینش در اصل وجود ندارد و اگر هم به مشکل خود بینش پیدا کنند به دنبال آن تصویر متلاشی شده خود باعث میشود که دوباره رفتار و تفکر خود بزرگ بینی را در پیش بگیرند. دارو درمانی همراه با روان درمانی استفاده از ضد افسردگیها و کربنات لیتیوم برای تحمل بهتر احساس طرد شدن و نوسانات خلقی مفید است پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 14:24 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
لغت «خود شیفته» ترجمه لغت Narcissism (نارسیسم) است که از یک افسانه یونانی گرفته شده است. در این افسانه مرد جوانی به نام «نارسیوس» عاشق عکس خود که در آب افتاده بود شد. و وقتی به آب پرید تا آن را که فکر میکرد حوری دریایی است بگیرد، غرق شد. بعدها با استعمال عمومی ، این اصطلاح در روانشناسی برای توصیف طبقهای از اختلالات شخصیت مورد استفاده قرار گرفت. بیماران خود شیفته با احساس عمیق«اهمیت خود ، خود بزرگ بینی و نوعی بینظیر بودن» مشخص میشوند. این افراد خود را آدمهای خاصی میپندارند و انتظار دارند بطور خاصی نیز با آنها رفتارشود. تحمل انتقاد بر ایشان سخت است و در مقابل آن خشمگین شده ، فرد مورد نظر را به «نادانی ، حماقت و عدم درک واقعیت» متهم میکنند. خود را قوی ، مشهور ، داناترین و ... قلمداد کرده ، انتظار اطاعت و پیروی دیگران را دارند. چون دیگران نمیتوانند خواستههای آنها را برآورده سازند. چون بزرگ بینی او در تضاد با واقعیت است، روابط اجتماعی شان شکننده بوده و مسائل بین فردی ، شغلی و فقدانهای زیادی دارند که با رفتارخود آنها را بوجود میآورند، در حالی که هیچ بینش و آگاهی نسبت به آنها ندارند. ملاکهای تشخیص اختلال خود شیفته الگوی مستمرخود بزرگ بینی (در خیال یا رفتار) نیاز به تمجید و فقدان هم حسّی که در اوایل بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای گوناگون وجود دارد و وجود پنج علامت از علائم زیر برای تشخیص ضروری است: · احساس خود بزرگ بینی مبنی بر مهم بودن خود دارد (مثلا در دستاوردها و استعدادهای خود مبالغه میکند و انتظار دارد بدون موفقیتهای مناسب فرد برتر شناخته شود). · اشتغال ذهنی با تخیلات : موفقیت ، قدرت ، استعداد ، درخشندگی ، زیبایی و عشق ایدهال. · معتقد است فردی استثنائی و خاص است و فقط افراد (یا نهادهای) استثنائی و خاص میتوانند او را بفهمند و یا با او «نشست و برخاست» داشته باشند. · احساس صاحب استحاق بودن یا شایستگی دارد. یعنی انتظارات غیرمنطقی برای مدارای خاص و مطلوب یا موافقت حتمی با توقعات خود را دارد. · در روابط بین فردی استثمارگر است. یعنی برای رسیدن به اهداف خود از دیگران بهرهکشی میکند. · فاقد هم حسّی است: نسبت به شناخت و همانند سازی با احساسات دیگران تمایلی ندارد. · غالبا به دیگران حسادت میورزد یا معتقد است دیگران حسودی او را میکنند. · نگرش یا رفتارهای خود خواهانه و پرنخوت نشان میدهد. درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
![]() نويسندگان
|
||||||||||||||||
![]() |