علمی-اجتماعی
سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 15:58 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

یا ايُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد پاى از پى گامهاى شيطان منهيد و هر كس پاى بر جاى گامهاى شيطان نهد [بداند كه] او به زشتكارى و ناپسند وامى‏دارد و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هيچ كس از شما پاك نمى‏شد ولى [اين] خداست كه هر كس را بخواهد پاك مى‏گرداند و خدا[ست كه] شنواى داناست

سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 15:58 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

 

 

سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 15:45 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

واین پدیده یک دروازه ستاره ای است.آنچه که از طریق آنها ادعا می شود این است که شما با افزایش فرکانس ارتعاشات خود خواهید توانست تا این غده را فعال کنید و برای افزایش ارتعاشات باید مدیتیشن کنید.بهترین جا برای مدیتیشن از نظر آنان زیر یک هرم است.زیرا هرم به خاطر ساختار خاص هندسی خود بیشترین مقدار از انرژی کیهانی را دریافت کرده و کالبد شما را با آن شارژ می کند.و با این کار شما فرکانس ارتعاشات خود را طی چند مرحله رزونانس آنچنان افزایش می دهید که هم فرکانس با ارتعاشات

موجود در غده صنوبری شوید.و

 دروازه ستاره ای را می گشایید

البته

اگر این هرم ها در محل تقاطع خطوط انتقال انرژی زمین قرار گرفته باشند،بیشترین اثررا دارد. 

. شماخواهید توانست دروازه ها را بگشایید

 

 دید شما ماورای فضا و زمان را

خواهد دید.

حتما موجودات ماورایی را ملاقات خواهید کرد ولی کدام موجودات را؟؟

 شما با شیاطین و اجنه ارتباط برقرار خواهید کرد.

آنچه که در طول تاریخ آنها در لژهای مخفی خود آن را بارها و بارها انجام داده اند. حالا شاید متوجه شده باشید که ساختمانهای هرمی چه نقش کلیدی در این پدیده ایفا می کنند.

 همان گونه که چشم سوم (غده صنوبری)

Pineal Gland در مرکز

جغرافیای مغز ما قرار دارد.اهرام

 مصر در مرکز جغرافیای انرژی کیهانی در زمین قرار

گرفته است.

تمام شهرهای ساخت فراماسون ها و تمام لژهای آنان روی این خطوط و مخصوصا محل تقاطع این خطوط قرار گرفته اندومصریان باستان و فراعنه به دروازه های ستاره ای دست یافته بودند

سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 15:45 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَّعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ

أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ و فرعون گفت:ای هامان! برای من کاخی بلند بساز تا به آن درها دست یابم*

 

درهای آسمانها،تا از خدای موسی آگاه شوم.من او را دروغگو می پندارم.

اینچنین عمل زشت فرعون در نظرش آراسته شد و زیبا جلوه نمود و از راه حق بازداشته شد.و مکر و تدبیر فرعون جز به کار هلاکش نیامد

سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 15:36 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

چشم برزخی.

هرم نماد انسانی است که در حال مدیتیشن است و چشم روی هرم به معنی گشوده شدن چشم سوم است.

در اینجا سنگ نهایی هرم که با آن هرم کامل می شود

Capstone یا Keystone هرم است

.شاه کلید سنگهای هرم و ،نمادی از مغز است

 

 

وقتی که هرم کامل شد و سنگ نهایی بر سر جایش قرار گرفت،مغز شما به اوج توانایی خود می رسد.مغز شما با غده صنوبری

Pineal Gland به اتحاد می رسد.

خوب بحث طلسم را تا همین جا داشته باشید تا بعد به آن باز گردیم. اینجا لازم می دانم تا کمی درباره غده صنوبری Pineal Gland که در مغز ما انسانها قرار دارد کمی توضیح دهم تا باز به مبحث طلسم بازگردیم.

غدد اصلی که سیستم درون ریز بدن انسان را تشکیل می دهد، غده هیپوتالاموس، هیپوفیز، تیروئید، پاراتیروئید، آدرنال، جسم صنوبری و غدد تناسلی می باشد که شامل تخمدان ها و بیضه هاست. جسم صنوبری که غده صنوبری نیز نامیده می شود، در وسط مغز قرار گرفته است.

 

 

این غده ملاتونین ترشح می کند، هورمونی که چرخه خواب-بیداری را تنظیم می کند.    غده صنوبری اخرین غده درون ریز بوده که که نقش و کاربرد ان کشف شده است . ومحل در مغز عمیق است و ظاهرا نشان دهنده اهمیت ان است.عده ای بر این باورند که این غده که دقیقا از نظر جغرافیایی در مرکز مغز انسان قرار دارد ،همان چشم سوم یا چشم برزخی انسان است. رنه دکارت فیلسوف معروف آن را خانه روح نام نهاده است. چیزی که مشخص است این است که گروهی به دانش فعال سازی این غده دست پیدا کرده بوده اند و از زمان باستان از این توانایی جادویی استفاده های فراوان برده اند.و تا جایی پیش رفتند که این نیرو را به جای خداوند فرض کردند و به پرستش او پرداختند.

گمان می کنم تا حدودی با ریشه های مشترک آئین های شرک آلود سومری،مصری،یونانی،هندی،بودایی و ...آشنا شده باشید.چیزی که عجیب است این است که تمامی آنها از این غده حرف می زنند. که البته این حقیقت برای عامه مردم مخفی است و تنها کسانی به راز آن پی خواهند برد که به نمادها آشنا باشند و توانایی گشودن رمز و Decode کردن آن را داشته باشند.پس تا زمانی که این قضیه مخفی است ،اگر کسی از این نیروی درونی استفاده کند در نگاه دیگران حکم یک جادوگر و معجزه گر را دارد.

در عرفان های هندی و یوگا از نیرویی و انرژی صحبت می شود به نام کندالینی :

از دید آنها ،کندالینی Kundalini (کندالینی نیرویی روحانی و کیهانی است که به صورت حلقه شده در تمام انسانها بصورت وارونه در دهانه سوشومنا نیدی قرار گرفته است. کندالینی آگاهی خالص، رهایی و دانش است.) از دیدگاه آنان وقتی که این انرژی ذخیره شده (که آن را به صورت و نماد دو مار نشان می دهند)،حرکت خود را در بدن به سمت بالا و به تدریج انجام می دهد وفتی که در این مسیر تمام چاکراهای خفته و عیر فعال را بیدار کرده و فعال کرد،نهایتا به چاکرای ششم می رسد. و آن چاکرا همان غده صنوبری یا چشم سوم است.  

با فعال شدن این غده رویداد عجیب و منحصر بفردی در بدن اتفاق می افتد.و آن این است که شما ماورای فضا و زمان را در حالیکه هنوز خود در فضا و زمان هستید می بینید.

سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 15:36 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

"...به آنسوی دریاچه،به سرزمین جدری ها رسیدند.وقتی عیسی از قایق پیاده شد،مردی که مدتها دیوانه بود از شهر به سوی او آمد.او نه لباس می پوشید و نه در خانه می ماند بلکه در قبرستانها زندگی می کرد.به محض اینکه عیسی را دید،نعره ای زد و پیش پای او به زمین افتاد و با صدای بلند گفت: ای عیسی فرزند خدای متعال با من چکار داری؟التماس می کنم من را عذاب ندهی! . زیرا عیسی به روح پلید دستور می داد از وجود آن مرد بیرون بیاید.این روح پلید بارها به آن مرد حمله کرده بود و حتی موقعی که دست و پای او را با زنجیر می بستند آنها را می گسیخت و سر به بیابان می گذاشت.او اسیر ارواح پلید بود.عیسی از او پرسید:نام تو چیست؟گفت:"قشون"(Legion) زیرا هزاران روح در وجود آن مرد داخل شده بود.سپس ارواح پلید از عیسی خواهش کردند که آنها را به اعماق جهنم نفرستد.در این هنگام،یک گله بزرگ خوک،روی تپه ای آن حوالی می چرید.ارواح به عیسی التماس کردند که اجازه دهد داخل خوکها گردند.عیسی اجازه داد.آنگاه ارواح پلید از وجود آن مرد بیرون آمده و داخل خوکها شدند.بلافاصله تمام آن گله از تپه سرازیر شده،از پرتگاه به داخل دریاچه پریدند و غرق شدند....." در متن لاتین از لغت "عمیق" Abussos  یعنی مغاک و گودال عمیق استفاده شده است که اشاره به گودال بی انتهای دنیای زیرین دارد.از آنجا که این مطلب در این روایت محور اصلی داستان می باشد و علاده بر آن در آن زمان آیین تسموفری در آسیای میانه شناخته شده بوده و عبرانیان آن را یک مراسم شیطانی می دانسته اند می توان گفت که عیسی با این عمل خویش این آیین کافرانه را به ریشخند گرفته و دست آن را برای پیروانش رو کرده است که برپایی اینگونه مراسمات همنشینی و شراکت با شیطان است. البته ممکن است اینگونه تعبیر کردن یک داستان انجیل اغراق آمیز باشد ولی شباهت ها و نزدیکی های انکار ناپذیری وجود دارد ،مخصوصا آنجا که شیاطین درخواست می کنند تا به درون خوکها بروند.چرا آن شیاطین باید چنین تقاضایی داشته باشند؟در ارتباط این روایت با تسموفری می توان دو احتمال را حدس زد.

 یک-شیاطین باور داشتند که با ورود به کالبد خوک ها قادر خواهند بود تا دوباره از اعماق دنیای زیرین فرار کنند.(همانگونه که در مراسم جادویی فرار پرسفونه در بالا توضیح داده شد.)دو- عیسی با برآورده کردن تقاضای شیاطین نشان می داد که فرستادن بچه خوکهابه اعماق زمین یک مراسم شیطانی است.البته تفاسیر دیگری از این روایت نیز می تواند وجود داشته باشد.اما از آنجایی که این تنها باری است که عیسی خواسته شیاطین را اجرا می کند ،به نظر می رسد که ممکن است عیسی برای مردم و پیروان یک مراسم کفرآمیز شیطانی را نمایش داده و تفسیر می کرده است.انجیل لوقا فصل هشتم

سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 15:30 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

همیشه هر انسانی باید به یک اصل مهم و اساسی توجه کند و آن این است که با هم سطح و هم طبقه خود یا بالاترش در ارتباط باشد  . این نکته ی مهم را در گزینش دوست یا همسر و  نمایندگان مجلس و حتی رئیس جمهوروخلاصه در تمامی  انتخابات خود  مدنظرقراردهد.زیرا اگر بخواهد با پایین تر از خود ارتباط برقرار کند یا بایستی برای بالا کشیدن او هزینه زیادی پرداخت کند یا آسانتر و ساده تر این است که راحت همراه او به

پایین کشیده شود.

هرچقدر این فاصله بیشتر هم باشد مشکل حادتر نیز می شود. داستان عشق و ازدواج سیندرلا و شاهزاده و امثال این را فراموش باید کرد. زیرا این امورموقتی نیست و دائمی است.

اگر با یک همکلاس تنبل دوست شود که نمره دو رقمی برایش ارزوست او نیزبه همان سمت کشیده می شود وملاک خود را او قرار می دهد.وخود را با او مقایسه می کند. اگر ده شد مهم نیست خوشحال و راضی نیز هست، چون دوستش هفت شده است.

اگر با یک همسایه فاسد و معتاد وبدنام و بی ابروورسوا ودعوایی... در ارتباط باشد، بعد از مدتی مثل او خواهد شد.

اگر باکسی دوست باشد که ارزویش داشتن نان و پنیر است او نیز به همان سطح تنزل می کند.

اگر با فرد پست و لئیم در ارتباط باشد بعد از مدتی خود او نیز مانند او لئیم می شود.

با حریص حریص با دزد دزد با بدکاره بدکاره و....

اگر به کسی رای دهیم که تمام ثروت دنیا نیز او را سیر نخواهد کرد بهتر است از خیرش بگذریم و به فردی رای دهیم که به قول معروف چشم و دلش سیر است و نیازی به این که کس و کارش را در صدر قرار دهد و بخواهد در بیت المال دست درازی کند نداشته باشد.

بنابراین اگرهر کسی می خواهد موفق باشد باید به کسی رای دهد که بالا باشد تا او را نیز همراه خود به بالا بکشاند نه این پست و پایین باشد  که او را به زیر بیفکند.

سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 12:2 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

در حال حاضر درمان بیماری آلزایمر بیشتر شامل درمان‌های علامتی، درمان اختلالات رفتاری و داروهای کاهنده سیر پیشرفت بیماری است. درمان‌های غیر دارویی: از راه‌های غیر دارویی کاستن از پرخاشگری و بیقراری، شناسایی و رفع عللی است که سبب پرخاشگری بیمار می‌شود. مثلاً از تغییر محیط زندگی و جابجا کردن وسایل وی باید اجتناب کرد. گاهی اوقات حضور افراد بیگانه و ناآشنا سبب ترس و بی قراری وی می‌شود. ماساژ بیمار و معطر کردن محیط و موزیک آرام در برخی بیماران سبب کاهش بیقراری می‌شود. ورزش‌های سبک و کارهای ساده مثل قدم زدن یا حتی کندن علف‌های هرز باغچه می‌تواند سبب آرامش بیمار شود.

درمانهای دارویی: گرچه هنوز درمانی برای بیماری آلزایمر وجود ندارد اما با استفاده از داروها می توان سیر پیشرفت بیماری را کم کرد و از شدت اختلال حافظه و مشکلات رفتاری بیمار کاست. داروهای مورد تایید برای بیماری آلزایمر شامل موارد زیر است.

داروهای آرامبخش و ضد جنون: اگر با روش‌های غیر دارویی نتوان رفتارهای آزاردهنده، بی قراری و پرخاشگری بیمار را کمتر کرد می توان از داروهای جدید ضد جنون مثل اولانزاپین، کوتیاپین و ریسپریدون استفاده کرد. گاهی اوقات افسردگی سبب پرخاشگری بیمار است که با استفاده از داروهای ضد افسردگی مثل فلوکستین می توان آن را درمان کرد.

داروهای ضد کولین استراز: در بیماری آلزایمر مقدار استیل کولین که یکی از واسطه‌هایی شیمیایی مداخله گر در حافظه‌است کم می‌شود. داروهای مختلفی برای افزایش مقدار استیل کولین پایانه‌های عصبی استفاده می‌شوند از جمله ریواستیگمین (Exelon)، دانپزیل (Aricept)، و گالانتامین (Razadyne). این داروها سبب بهبود حافظه، عملکرد شناختی و عملکرد اجتماعی بیمار می‌شوند. این داروها تا حدودی رفتارهای غیر طبیعی بیمار را نیز اصلاح می‌کنند. مشکل عمده این داروها عوارض گوارشی، تهوع، استفراغ، دل پیچه و اسهال است که با افزایش تدریجی دارو، مصرف همراه صبحانه و شام و با مایعات یا آب میوه از شدت عوارض کاسته می‌شود.

ممانتین(Ebixa, Namenda): داروی دیگری که در درمان موارد متوسط تا شدید بیماری آلزایمر استفاده می‌شود و تا حدودی هم اثرات محافظتی بر روی سلولهای مغزی دارد ممانتین است. این دارو نیز سبب بهتر شدن توانایی شناختی و حافظه بیمار می‌شود. گیجی و منگی مهمترین عوارض این دارو هستند. دارو را می توان همراه با غذا مصرف کرد. داروهایی که اثر بخشی آنها به تایید نرسیده‌است: داروها مختلف شیمیایی و گیاهی وجود دارند که بر اساس برخی مطالعات برای بیماری آلزایمر توصیه شده‌اند اما اثر بخشی آنها هنوز به تایید نرسیده‌است. ویتامین‌ها مثل ویتامینE، ویتامین‌های گروه ب، امگا ۳، استروژن، جینکوبیلوبا، داروهای ضد التهاب مثل بروفن از این دسته داروها هستند. رژیم غذایی سالم شامل مصرف روزانه سبزی و میوه و کاهش مصرف چربی‌های اشباع به علاوه مصرف مناسب مواد غذایی حاوی ویتامین‌های "آ، سی و ای" یکی از راه‌های مهم پیشگیری از آلزایمر است.

 

 

سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 11:57 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی


(
Alzheimer's disease)‏

 که به اختصار آلزایمر خوانده می‌شود، یک نوع اختلال عملکرد مغزی است که بتدریج توانایی‌های ذهنی بیمار تحلیل می‌رود. بارزترین تظاهر زوال عقل اختلال حافظه‌است. اختلال حافظه معمولاً بتدریج ایجاد شده و پیشرفت می‌کند. در ابتدا اختلال حافظه به وقایع و آموخته‌های اخیر محدود می‌شود ولی بتدریج خاطرات قدیمی هم آسیب می‌بینند. بیمار پاسخ سئوالی را که چند لحظه قبل پرسیده‌است فراموش می‌کند و مجدداً همان سؤال را می‌پرسد. بیمار وسایلش را گم می‌کند و نمیداند کجا گذاشته‌است. در خرید و پرداخت پول دچار مشکل می‌شود و نمی‌تواند حساب دارائیش را نگه دارد. بتدریج در شناخت دوستان و آشنایان و نام بردن اسامی آنها نیز مشکل ایجاد می‌شود. کم کم مشکل مسیر یابی پیدا شده و اگر تنها از منزل بیرون برود ممکن است گم شود. در موارد شدیدتر حتی در تشخیص اتاق خواب، آشپزخانه، دستشویی و حمام در منزل خودش هم مشکل پیدا می‌کند. بروز اختلال در حافظه و روند تفکر سبب آسیب عملکردهای اجتماعی و شخصی بیمار شده و در نتیجه ممکن است سبب افسردگی، عصبانیت و پرخاشگری بیمار شود.

یکی از مشکلات زوال عقل بروز توهم و هذیان است. مثلاً بیمار فکر کند همسرش به وی خیانت کرده‌است و یا همسایگان و پرستارش قصد آسیب رساندن و توطئه علیه وی را دارند. بیمار ممکن است به فرزندانش بدبین شود. گاهی اوقات بیمار افرادی را که نیستند می‌بیند مثلاً والدین فوت شده یا اقوام دیگر.

در موارد شدید بیمار برای انجام کارهای اولیه شخصی نیاز به کمک پیدا می‌کند و ممکن است توانایی کنترل ادرار و مدفوع را هم از دست دهد. بیمار دچار زوال عقل ممکن است در تکلم و یافتن کلمات مناسب مشکل پیدا کند و در نتیجه کم حرف و گوشه گیر شود. در موارد پیشرفته تر بیمار آگاهیش را نسبت به بیماری از دست داده و نمیداند دچار ناتوانی در انجام برخی کارها است و ممکن است کارهای خطر ساز انجام دهد. بتدریج ممکن است توانایی حرکتی بیمار هم دستخوش آسیب شده و مکرراً تعادلش را از دست داده زمین بخورد.

آلزایمر رایج‌ترین شکل زوال عقل است. علائم این بیماری با از دست دادن قدرت حفظ اطلاعات بخصوص حافظهٔ موقت در دوران پیری آغاز شده و به‌تدریج با از دست دادن قدرت تشخیص زمان، افسردگی، از دست دادن قدرت تکلم، گوشه‌گیری و سرانجام مرگ در اثر ناراحتی‌های تنفسی به پایان می‌رسد. مرگ پس از پنج تا ده سال از بروز علائم اتفاق می‌افتد؛ اما بیماری حدود بیست سال قبل از ظهور علائم آغاز شده‌است. این بیماری با از دست رفتن سیناپسهای نورونها در برخی مناطق مغز، نکروزه شدن سلول‌های مغز در مناطق مختلف سیستم عصبی، ایجاد ساختارهای پروتئینی کروی شکلی به نام پلاک‌های پیری (SP) در خارج نورون‌های برخی مناطق مغز و ساختارهای پروتئینی رشته‌های به نام NFT در جسم سلولی نورون‌ها، مشخص می‌شود

دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:, :: 15:59 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

اختلال پیکا یا هرزه خواری

نوعی خوردن مداوم مواد غیر مغذی به مدت حداقل یک ماه است.این رفتار با سطح رشد کودک باید نامتناسب باشد.همین طور بخشی از رسوم تائید شده ی فرهنگی هم نباشد.به علاوه شدت آن نیز قابل ملاحظه ی بالینی باشد.

انواع هرزه خواری مثل:خاک خوری یا گل خوری .

آمیلوفاژی یا خوردن نشاسته در زنان حامله .

درمان:

اولین نکته :تعیین علت این بیماری است

درمان قاطع وجود ندارد .

درمان بیشتر به آموزش و تعدیل رفتار برمیگردد.

تمرکز درمان بیشتر روی روشهای روانی ،اجتماعی ،محیطی ،رفتاری و راهنمایی خانواده می باشد.

کم کردن عوامل استرس زا از محیط فرد.

انتقال فرد به محیط جدید

حذف مواد از زندگی فرد

از دسترس دور بودن مواد.

 

    درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.
    آخرین مطالب
    آرشيو وبلاگ
    پیوندهای روزانه
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی-اجتماعی و آدرس shamila.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1153
بازدید دیروز : 1209
بازدید هفته : 2362
بازدید ماه : 6392
بازدید کل : 3581830
تعداد مطالب : 14893
تعداد نظرات : 281
تعداد آنلاین : 1

<>