علمی-اجتماعی
|
|||||||||||||||||||
شنبه 3 فروردين 1392برچسب:, :: 1:21 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
![]() شنبه 3 فروردين 1392برچسب:, :: 1:4 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
جمعه 2 فروردين 1392برچسب:, :: 15:28 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
جمعه 2 فروردين 1392برچسب:, :: 15:26 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
هزاران سال است که «روح و روان» ، ذهن انسان را به خود مشغول کرده است: این موضوع را میتوان با نگاهی به آثار برجای مانده از گذشتگان استنباط کرد. انواع مختلفی از مراسم مذهبی یا غیر مذهبی که برای آرامش ارواح مردگان یا دور کردن ارواح خبیثه انجام میشد موید این مطلب است. در ارتباط است. شیوههای تعامل والدین با فرزندان ، شیوههای فرزند پروری ، درمان مشکلات روانی و خانوادگی ، گزینش افراد مناسب برای یک کار ، تعلیم و تربیت دانش آموزان استثنایی و ... همه نمونههایی از مسائل مربوط به روان شناسی است. تعریف روانشناسی روان شناسی علمی است که به بررسی علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی میپردازد. منظور از «رفتار» در روان شناسی ، آن دسته از فعالیتهای جاندار است که بوسیله یک جاندار دیگر یا با دستگاههای آزمایشگاهی قابل مشاهده است. و منظور از «فرآیندهای ذهنی» یعنی آن دسته از فعالیتهای جاندار که قابل مشاهده مستقیم نیست، ولی میتوان آن را از روی آثارش در رفتار فرد استنباط کرد. نمونههایی از رفتار عبارتند از : مطالعه کردن ، صحبت کردن ، ورزش کردن ، خوابیدن ، حرف زدن در خواب ، آب دهان انداختن ، گره کردن مشتها و ... و نمونههایی از فرآیندهای ذهنی عبارتند از : حل مسئله ، سبک تفکر ، تغییرات مربوط به حافظه و یادگیری ، ادراک و ... تاریخچه سال 1879 میلادی سال آغاز روانشناسی علمی است، سالی که «ویلهم وونت» - بنیانگذار و پدر علم روانشناسی – اولین آزمایشگاه روان شناسی را رسما در دانشگاه لایپزیک آلمان تاسیس کرد. این کار او باعث شد، روان شناسی از فلسفه جدا شود. روان شناسی وونت مبتنی بر مکتب دروننگری به عنوان روشی برای برای مطالعه ذهن و روان بود. دروننگری یعنی «مشاهده و تجزیه کردن فرآیندهای ذهنی هوشیار درون فرد (احساسات ، تصورات ، تفکرات) به همان صورتی که فرد (آزمودنی) اظهار میدارد. روش درون نگری از فلسفه به وونت رسیده بود ولی بنظر او درون نگری فلسفی به تنهایی کافی نبود، بلکه باید با آزمایش کنترل شده تکمیل شود. جمعه 2 فروردين 1392برچسب:, :: 15:22 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
مکتب زیست شناختی
مغز آدمی با 1100 گرم تا 1400 گرم در حدود ده میلیارد نورون عصبی و ارتباطات پیچیده بین آنها ، احتمالا پیچیدهترین ساختار در عالم هستی است. همچنین انواعی از غدد در داخل بدن قرار دارند که تحت فرمان مغز در رفتار و اعمال ما تغییراتی ایجاد میکنند. در این مکتب سعی میشود. پیوندهای رفتار با عصب و هورمون بدن شناخته شود. در عین حال موجودات دارای یک ریشه وراثتی هستند که ما را از همان بدو باروری تخمک از دیگران متفاوت میکند. شناخت اثرات توارث در رفتار و شخصیت از دیگر زمینههای رویکرد زیست شناختی میباشد. مکتب رفتار گرایی
جان. بی. واتسون بنیانگذار رفتار گرایی کسی بود که علیه سنت زمانه خود «درون گرایی» قیام کرد و خواستار روان شناسی عاری از درون گرایی شد. درون گرایی وونت دارای اشکالاتی بود نظیر توجه به مسائلی که با مشاهده و روشهایی عینی قابل اندازه گیری نیست. به اعتقاد واتسون برای اینکه روان شناسی بصورت واقعی «علم» نامیده شود.باید تحقیقات و داده های حاصل از آن مانند دیگر علوم مثل فیزیک و شیمی بصورت علنی و آشکار قابل بررسی باشد. او در این راه بر «رفتار» به عنوان چیزی که با چشم قابل مشاهده است و میتوان با مسائل مختلف اندازه گیری و ثبت کرد ، تاکید کرد. نارضایتی روان شناسان از محدودیتهای درون نگری وونت باعث شد رفتارگرایی به سرعت رواج یابد (بخصوص در دهه 1920). در آمریکا طی این سالها روان شناسان جوانتر تا مدتها خود را «رفتارگرا» مینامیدند. همچنین تعریف «روان شناسی یعنی علم رفتار» از همین زمان ها رواج پیدا کرد. مکتب روانکاوی
این مکتب همزمان با رفتار گرایی ولی در شاخهای جدا از علوم انسانی یعنی پزشکی ، عصب شناسی و روان پزشکی) توسط «زیگموند فروید» پایه گذاری شد. مکتب گشتالت گرایی
این مکتب در آلمان و در مقابل دیدگاه رفتار گرایی ، بوجود آمد. گشتالت یک واژه آلمانی به معنی «کل و یکپارچه» است. بدین ترتیب مکتب گشتالت و طرفداران آن کل گرا هستند. آنها مخالف تجزیه رفتار به قسمت کوچکتر بدون در نظر گرفتن کلیت آن هستند. در نظر آنان کل چیزی متفاوت و فراتر از اجزا است و این کل است که به اجزا معنی و مفهوم و هدف میدهد. مکتب شناخت گرایی
این مکتب بر مطالعه روی فعالیتهای عالی مغز یعنی به یاد سپردن ، استدلال کردن ، تصمیم گرفتن و حل مسئله تاکید میکند. موضوعاتی که با مشاهده مستقیم و عینی قابل بررسی و مطالعه نیستند، اما میتوان آنها را بصورت غیر مستقیم ارزیابی و استنباط کرد. نظریههای این مکتب نوعی بازگشت به اصول اولیه زیبایی و روان شناسی در قرن نوزده میباشد، با این تفاوت که روش و ابزار مطالعه علمیتر است. مکتب انسان گرایی
این مکتب بر انسان و تجارب شخصی او (ادراک شخصی) از واقعیات تکیه دارد. در واقع این انسان است که صرف انسان بودن مورد توجه قرار میگیرد. طرفداران چنین رویکردی سوال پرارزشی را مطرح میکنند و آن اینکه آیا هدف روان شناسی بررسی رفتارهای تجزیه شده است یا کوشش در جهت حل مسائل مربوط به شادکامی و تحقق تواناییهای بالقوه؟ این مکتب از ادبیات و معارف انسانی برای اثبات نظریاتش استفاده میکند و حتی گاهی مخالف روش علمی در روان شناسی است این یک رویکرد افراطی و متضاد است. پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:, :: 1:52 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
حضرت موسی از هر حیوان چند تا با خود به کشتی برد؟
پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:, :: 1:23 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
در 90 درصد سالمندان بیماریهای دستگاه تنفسی بخصوص پارگی حبابچههای ششی (آمفیزم) و برونشیت مزمن دیده میشود. این عوارض از یکسو به علت تقلیل جذب اکسیژن موجب تنگی نفس میشود و از سوی دیگر خود موجب کاهش جذب اکسیژن میشود و نارساییهای قلبی را شدت میبخشد. همچنین کلیهها، کبد و لوله گوارش در سالمندان دستخوش تغییراتی میشوند که مراقبتهای خاصی ایجاب میکنند. از میان بیماریهای غدههای مترشح داخلی، بیماری قند " دیابت " بهخصوص نزد سالمندان پرخور و الکلیهای مسن بهمیزان در حدود 15 درصد شیوع دارد. علت این بیماری خرابی جزایر لانگرهانس لوزالمعده است. بیماریهای بدخیم و سرطانها در دوران سالمندی بیش از سایر دورانهای زندگی دیده میشوند. اختلالات حواس پنجگانه و سلسله اعصاب مرکزی موجب کاهش سرعت انتقال و عدم بروز بهموقع بازتابها و در نتیجه افزایش سوانح در پیران میشود. قدرت تطابق عدسی چشم به مرور تقلیل پیدا میکند که سبب پیرچشمی و ضعف دید چشم میگردد. گوشها رفته رفته سنگین میشود و صداها بهخوبی شنیده نمیشوند. حس لامسه و چشایی و بویایی کمتر آسیب میبیند ولی ضعف قدرت بینایی و شنوایی درک مسائل روزمره را دچار اشکال ساخته لذا رابطه شخص مسن با جامعه مختل میشود. آرتریواسکلروز عروق مغزی سبب میشود که حافظه شخص مسن مختل شود. ابتدا قدرت حافظه نزدیک کاهش مییابد و شخص از بخاطر سپردن آنچه با آن برخورد میکند عاجز میماند بعدها حافظه دور نیز کاستی مییابد و بعضی خاطرات گذشته فراموش میشود و شخص قدرت بهخاطر آوردن قسمتهایی از خاطرات گذشته را از دست میدهد. گاهی شخص سالمند نسبت به افراد یا مناظر ناشناخته احساس آشنایی میکند. در بعضی از موارد در افراد سالمند نوعی جنون که آن را جنون پیری مینامند پیش میآید. این بیماران زودرنج، حساس، تحریکپذیر و گاهی بیتفاوتاند. حس حسادت و محرومیت شدید داشته و دچار بیقراری، بیخوابی و کمبود درک میشوند. حالت افسردگی در چهره آنان نمایان است. بالاخره ممکن است زوال عقل و حالات پرخاشگرانه جنون و دیوانگی در آنها پیدا شود. در بعضی سالمندان بحرانهای تیرگی شعور و هذیان ظاهر میشود و منگی ناگهانی، احساس تنهایی روانی و هذیان و توهم پیش میآید. در میان این عوارض افسردگی ناشی از بازنشستگی و احساس پوچی شخص سالمند را زیر فشار روانی قرار میدهد که باید با فراهم کردن فعالیتهای اجتماعی آنها را برطرف ساخت. لازم به تذکر است که برخلاف این گروه افراد سالخورده دیگری را میتوان یافت که با وجود ابتلا به ناتوانیهای جسمی بهترین آثار علمی و ادبی خود را در دوران پیری و حتی در آخرین روزهای حیات تهیه و تنظیم کرده و تجربیات ذیقیمت خویش را به نسل بعد تقدیم داشتهاند. از آن جمله میتوان ویکتور هوگو، گوته، جوزپه وردی و بسیاری از دانشمندان و نویسندگان بزرگ را نام برد
پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:, :: 1:20 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
تعاریف سالمندی
برای تعیین سن سه ضابطه وجود دارد:
از 35 سالگی تا 59 سالگی میانسالی، از 60 سالگی تا 74 سالگی مسنی، از 75 سالگی تا 90 سالگی پیری و از سالگی به بالا خیلی پیر90.
پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:, :: 1:18 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:, :: 1:16 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
نظریه رشد بزرگسالی اریکسون رشد آدمی با رسیدن به بلوغ به پایان نمیرسد، بلکه جریانی است که مداوم بوده و از تولد تا بزرگسالی و حتی پیری را دربر میگیرد. تغییرات بدنی معمولا در طول زندگی ادامه مییابد و بر سایر جنبههای شخصیتی و رفتاری فرد تاثیر میگذارد. هرچند برخی روان شناسان رشدی در میان مراحل رشد تنها تا مرحله بلوغ پیش رفتهاند که زیگموند فروید از جمله آنهاست، اما روان شناسان دیگر تداوم رشد را حتی تا دوره سالمندی پیگیری کرده و وجود آن را تائید کردهاند. اریک اریکسون یک نظام هشت مرحلهای برای رشد آدمی تعیین کرده است. وی این مراحل را مراحل روانی _ اجتماعی مینامد، چرا که معتقد است تحول روانی فرد بستگی به روابط اجتماعی خاصی دارد که وی در زمانهای گوناگون در سراسر زندگی خود برقرار میکند. وی معتقد است فرد در هر یک این مراحل با بحرانهایی مواجه میشود که ناگزیر از حل آنهاست. حل نشدن این بحرانها معمولا مشکلاتی را برای فرد ایجاد میکند. صمیمیت در برابر کنارهجوئی ویژه اوایل بزرگسالی و زایندگی در برابر در خود فرورفتگی بحرانهای دوره میانسالی هستند. توانایی برقراری پیوندهای صمیمانه در اوایل بزرگسالی و علاقمندی به امور خانواده ، جامعه و نسل آینده به سلامت روان و شخصیت فرد کمک خواهد کرد.
درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||||||||||||||||||
![]() |